وانیاوانیا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

وانیا

توفیق اجباری

دختر عزیزم چهارشنبه هفته پیش که ما خونه آنه بودیم بعد از ظهر متوجه شدیم پستونک محبوبت نیست خیلی دنبالش گشتیم ولی پیدا نشد که نشد انگار آب شده بود رفته بود توی زمین ،خلاصه آن شب وقتی میخواستی بخوابی خیلی بیقرار بودی آخه تو عادت داشتی با پستونک به خواب بری و تنها همون یه پستونکت رو هم دوست داشتی این قضیه رو به فال نیک گرفتم تا دیگه پستونک نخوری و تازه تازه داری عادت میکنی بدون پستونک خوابت ببره . ...
8 ارديبهشت 1392

check up چهار ماهگی

روز 17 فروردین چهار ماه تو تمام شد و  وارد پنج ماهگی شدی و  باید check up می شدی ولی پزشکت به همون وقت نداد و قرار ما به 24/1/92 موکول شد البته روز 18/1/92 من و آنه بردیمت انستیتو پاستور برای اتجام واکسیناسیون چهار ماهگی ( دیفتری ، کزاز ، سیاه سرفه و قطره خوراکی فلج اطفال ) روز شنبه هم طبق قرارمون پیش دکتر استقامتی رفتیم  شکر خدا همه چیز مرتب بود . وزن 7.620 کیلو گرم ، قد 66 سانتی متر و دور سر 42.2 سانتی متر دکتر رشد مناسب شما رو تایید کرد و گفت تو باید تا انتهای شش ماهگی تنها به تغذیه با شیر مادر ادامه بدی و البته ما رو به رابطه بیشتر پوستی و عاطفی  توصیه کرد .   ...
7 ارديبهشت 1392

وانیا نوروز خود را چگونه گذراند

دخترم  این اولین تعطیلاتی که خداوند تو را به ما هدیه داده هفته اول نوروز 92 چون بابا حمید به خاطر مشغله کاری همچنان درگیر بود من و تو به موندن خونه آنه و چند دید و بازدید خونه اقوام بسنده کردیم ، هفته دوم طبق برنامه روز هفت ام من و تو به همراه بابا حمید و دایی جوون به سمت مشهد مقدس حرکت کردیم این سفر رو با قطار رفتیم فکر کنم تو سفر با قطار رو دوست داشتی چون خیلی راحت طول شب رو خوابیدی ولی تو مشهد چون ماشین نداشتیم خیلی کم بیرون رفتیم که تو اذیت نشی فقط نیمه شبها به زیارت میرفتیم تو از دیدن اون هم نور ومعنویت حرم مطهر به وجد می اومدی البته یک روز از سفرمون رو به گشت وگزار اختصاص دادیم به توس و شاندیز رفتیم ، در کل سفر خوبی بود و روز یا...
2 ارديبهشت 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به وانیا می باشد